«تالشه برا» هنر آینه است !


«تالشه برا» هنر آینه است !   

اشاره :

عزیزان بازدیدکننده ، آنچه در زیر خواهد آمد فرض بفرمایید در حال مطالعه‌ی مجله‌ای هستید که در کنار صفحات ثابت خود ، یکی دوصفحه‌ای برای خوانندگان خود ترجیحن در آخرهای مجله در نظر گرفته است. با همان حال و هوای مطالب فرستاده‌شده‌ی مخاطب ، با شیوه ی نوشتاری خودش با وی ارتباط برقرار می‌کند تا نقطه نظراتی که در این ‌بین پنهان مانده را منتقل نماید ولی برای خواننده‌ی حرفه‌ای کسل‌کننده و ابتدایی به نظر می‌آید.

ما نیز در طول هر فصل می‌بایست به بعضی از موضوعاتی که از ما پرسش می شود ، پاسخگو  باشیم و به همین لحاظ پیشاپیش از روی گل مبارکتان پوزش می‌خواهیم و این هفته را موقتن به این آدرس: «اين شعرها از من نيست» مراجعه نمایید تا بتوانیم به آنچه در زیر خواهد آمد بپردازیم که باز از این بابت پوزشمان دوچندان خواهد بود و با این توضیح مختصر و بازهم با پوزش:

***

هفته‌های قبل کامنتی را از بین کامنت ها انتخاب نمودیم و گویا متعلق به یکی از هم‌زبانان تالشمان است که در چند سطر از ما خواسته‌ تا «وابستگی [...]شمسی‌پور به گویش گیلکی» را برایش تشریح نماییم . خوشبختانه این دوست «تالشه برا»ی ما یادآور شده بود «تحلیل خود را در چرایی» موضوعی که به شرحش خواهیم پرداخت به‌تفصیل با وی به گفتگو بنشینیم .که صد در صد هم «تالش»!!! است و هم آشنا! همین‌که با چند سطر آمده بر ما منت گذاشته و بافرهنگ قابل‌تأمل خود ، هم حُرمت تالش را بجا آورده و هم شعر را پاس داشته است جای تقدیر دارد.

شاید شک و شبهه ای دراین‌بین نهفته است و این حق وی نیزهست و حق همه عزیزانی که چنین طرز تفکر و دیدگاهی را در شبکه‌ی اجتماعی ـ هر از چند گاه بروز می‌دهند. تنها می‌ماند گلایه‌ای که هنوز برایمان مجهول است آن دو واژه‌ای که هم بست هم‌اند،آن‌هم اسم مستعار این عزیزمان هست که برمی‌گردد به عرقی که مسَلَمَن به قوم خود دارد و با پیشوند «تالشه» که همان قوم وی باشد و «برا»را هم که مشخص است به معنی برادر است . یعنی برادر تالشی‌ام که ما را برادر! خطاب کرده و ما نیز می‌بایست با همان واژه‌ی برادر به استقبالش برویم و او را در آغوش بگیریم . این بدعت زیبایی خواهد بود اما نه در همه ی موارد.اگر با اسم مستعار به استقبال هر پدیده ای برویم مسَلَمَن جواب منفی خواهیم گرفت . چرا که قومی را نمی توان در قالب لطیفه ، طنز و...برجسته کرد و با اسم مستعار از کنارش گذشت.البته مواردی هم هست که بطور گذرا شاید بتوان در بسط دادن موضوعی ـ که این برادر عزیزمان به گمان مان از همین شیوه استفاده نموده است و برادروار به ما دیالوگ تحویل داده است و با کلمات زیبا به استقبال ما آمده است  ،پس همدیگر را بدرقه می‌کنیم و با این داشته‌ها که در اول نیز پیشوند نام خود ، قومش را هزینه کرده است و برادر را نیز چاشنی آن نموده تا موتور این قوم ، با صفا و صمیمت و شفافیت شتاب بگیرد.از این بابت سپاسگزاریم و اگر نامش به‌حق «تالشه برا»ست که جای تحسین دارد و اگر هم غیرازاین باشد باید گفت :

نازنین برادرم ! بانام مستعار نمی‌توان قومی را برجسته نمود. آن‌هم با چند کلمه ، شاعری را به چالش گرفت که سه دهه است بکوب چه در گیلان ، چه در استان‌های دیگر و چه در پایتخت که همان تهران خودمان باشد ـ همان‌گونه که در کامنت تان واژه‌ی «ملی» را نیز هزینه نموده‌اید یعنی «[...]شمسی‌پور» هیچ‌گونه حقی ندارد حتا«ملی» شعر بسراید و همین «[...]شمسی‌پور» شما در پایتخت درست 29 سال پیش غزل تالشی را به فارسی‌زبانان «ملی» تقدیم نمود. نمی‌دانم در آن سال‌ها به دنیا آمده بودید و یا اگر آمده بودید چند سالت بود؟!

ناگفته نماند صفحه‌ی وزینی که روزنامه اطلاعات به فرهنگ و هنر اقوام اختصاص داده بود یکی از بانیانش گیلک بود. همان گیلکی که در کشور گوشه‌ای از سفره‌ی ادبیات اقوام را به دست آورده بود و دست‌کم سه سال ادامه پیدا کرد ، نه اینکه خود بر روی آن سفره می‌نشست ، بلکه جای دیگر اقوام را نیز تنگ نمی‌کرد. دوزانویش را باز‌نمی‌نمود تا جایی برای یکی دیگر نباشد. خود را جمع‌وجور می‌کرد و بامحبت می‌گفت: «[...]شمسی‌پور» شما هم لقمه‌ای بگیر!

همان کاری را که لُرها برای مرحوم قسمت خوانی کردند. وقتی صدای پیرمرد اوج می‌گرفت با طنین صدایش به آرامش می‌رسیدند. کُردها نیز به همین‌گونه .خراسانی‌های رضوی نیز به همین‌گونه . کرمانی‌ها نیز به همین‌گونه و گیلکان نیز به همین‌گونه . که حتا مرحوم پور رضا خودشیفته‌ی صدایش شده بود و به همراه دیگر گیلکان پیشرو به استقبال و ضبط تصنیف‌هایش می‌روند و آن را گردآوری کردند. آیا آن ها نیز «وابستگی» به زبان تالشی داشتند؟! یا اینکه نه این صدای آن مرحوم بود که تالش را با گیلک پیوند داد!

«تالشه برا»ی عزیزم تا اینجایش را داشته باش.

گفته‌اند :« کسی که دستش را به کار می‌اندازد کارگر است . کسی که دست و مغزش را به کار می‌گیرد صنعت‌گر است و کسی که دست و اندیشه و دلش را بکار می‌اندازد هنرمند است.»و صد درصد می‌دانم که شما هنرمندید. اگر هنرمند نبودید و دغدغه‌ی شعر را نداشتید که «[...]شمسی‌پور» چرا به «گویش گیلکی وابستگی» دارد در ذهنت سؤال‌برانگیز نبود و در پاسختان باید گفت : یکی‌اش برمی‌گردد به جایگاه هنر . که هنرمند را وا‌می‌دارد تا هنر اصیلی را که دید، به آن ارج بگذارد.انگیزه‌های قوی هنرش را و اندیشه‌های مکتبی که با خود دارد تا حدودی به ارث ببرد و زلالی و روشنی داشته‌هایش را که هنر همچون آینه است و برای مهیاکردن هنر خودش ، با مشورت دیگر اقوام برطرف نماید و این لازمه‌ی کار هر هنرمند یا شاعر است . در موسیقی نیز این موضوع صدق می‌کند.اگر به فرض کسی خواست تنبوره بنوازد ، محال است از تجربه‌ی هنرمندان دیگر اقوام بهره نبرده باشد. شعر نیز این‌گونه است .

ما هفته‌های قبل شعری از استاد هوشنگ عباسی تحت نام «بدا کی سبز آبم»را به نمایش گذاشتیم و به‌جرئت می‌توان گفت در تالش هنوز شعری هم‌سطح با آن نداشته و نداریم. این را «[...]شمسی‌پور» شما و ما نمی‌گوییم بلکه کارشناسان شعر می‌گویند.چون«[...]شمسی‌پور» شما و ما ، درست است که در هیچ محافل شعر شرکت نمی‌کند و ردپایش در هیچ همایشی پیدا نیست اما در بطن جامعه شعری گیلان حضور چشمگیر داشته و دارد و برای وی شعر گیلکی ، تالشی ، مازنی ، آذری ، کُردی و...هیچ فرقی ندارد.

اگر شعر خوب به زبان تالشی و یا به اصطلاح «گویشی» سروده شود ، فرقی نمی کند گویش اسالمی باشد، ماسالی باشد، فومنی باشد ، شاندرمنی باشد یا عنبرانی. شعر خوب را کارشناسان حرفه ای مشخص می کنند و در داد ستد بین اقوام است که خودش را به خوبی نشان می دهد . شعر خوب با تعریف و تمجید چند کامنت گذار محفلی و با اسم مستعار و برگزار کردن چند چشنواره محلی وچه و چه نشو نما پیدا نمی کند ، بلکه در گردونه ی روزگار همچون شعر «زمستان» اخوان ثالث که تا اوایل انقلاب پنهان مانده بود و جامعه شبه روشنفکری از آن دوری می جستند. دیدیم وقتی غبار فراموشی از آن زدوده شد خودش را نشان داد.

«تالشه برا»ی عزیزم! بگذار واضح‌تر بگویم ، ای‌کاش مرحوم هارون شفیقی زنده بود همین پرسشی را که از «[...]شمسی‌پور» دارید از ایشان می‌پرسیدید که چرا شما غزل آذری سروده‌ای؟ و اصلن چرا یک تالش اصیل باید به «گویشی غیر از گویش مادری» شعر بسراید؟(شاید چنین پرسشی از وی شده باشد و همچون غزل آذری‌اش ، یک دهه پنهان مانده ، پاسخ این پرسش هم پنهان‌شده باشد)اگر در همان زمان این پرسش از وی می‌شد و منتقل می‌گردید دیگر نه چنین سوءتفاهماتی برای شما پیش می‌آمد و نه برای دیگر عزیزانی که به فرض هم اگر نظراتی همچون شما داشته‌اند برطرف می‌شد.

اما نکته‌ای که ما را به شگفتی وا‌داشت بیان «گویش مادری» است ! که درواقع لهجه زیرمجموعه‌ای از گویش است . وقتی‌که به «[...]شمسی‌پور» تأکید می‌کنید نه اینکه از گیلکی فاصله بگیرد و حتا شعر «ملی»هم حق ندارد بسراید ، بعد چگونه به خود اجازه بدهیم زبان یک قومی را که حتا در عرق تالشی بودن نیز به دور است به «گویش» تبدیل نماییم؟چون بحث «گویش» و زبان مجالی بس فراتر از این حد را می‌طلبد ما از آن صرف‌نظر می‌کنیم .

«تالشه برا»ی عزیز ! آیا بهتر نیست بجای اسم مستعار که دو دهه است در تالش نهادینه‌شده و متأسفانه برداشت‌های بی‌مورد از آن صورت گرفته و لزومی ندارد در این یادداشت به آن بپردازیم از قبیل: « اوستوروژ» ،«دیزگاه» ، «بژی تالش» ، «رستم» ،«رسول تالش» ،«داتام»،«اوشاق»،«پوچو»!!!«کوئج» و...» آیا این‌ها لطمه به قوم نجیب و کُهن و متمدن تالش نمی‌زند؟ برای معرفی خود از چه می هراسید؟

اینکه ما بیاییم نقد بنویسیم با اسم مستعار.کتابمان را نقد کنیم به اسم مستعارو... بااینکه واژه‌ها فریاد می‌زنند این را دیگران ننوشته‌اند بلکه ... آیا بهتر نیست همان‌گونه که خود نیز گفته‌اید تالش هستم و پسوند برادر را هم تقدیم!! کرده اید ، دیگر این اسم مستعار چه معنی دارد؟بیاییم از امروز این اسم‌های مستعار را از تالش بر چینیم . آیا تاکنون دیده‌اید بنده و «[...]شمسی‌پور»شما بانام مستعار باکسی سخن گفته باشیم و یا مطالب به نام مستعار ارایه دهیم ؟ چه خوب است بر روی آن سرمایه‌گذاری فکری فرهنگی نماییم و تالش این قوم نجیب ما هیچ نیازی به اسم‌های مستعار ندارد . ای‌کاش بجای «تالش برا» می‌نوشتیم فلان فلانی و یک قطعه عکس هم در کنارش می‌گذاشتیم تا بیشتر به هم نزدیک شویم .


آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: